یک کشتی در یک سفر دریایی در میان طوفان در دریا شکست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا کنان خود را به جزیره کوچکی برسانند. دو نجات یافته هیچ چاره ای به جز دعا کردن و کمک خواستن از خدا نداشتند. چون هر کدامشان ادعا می کردند که به خدا نزدیک ترند و خدا دعایشان را زودتر استجاب می کند، تصمیم گرفتند که جزیره را به 2 قسمت تقسیم کنند و هر کدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببینند کدام زود تر به خواسته هایش می رسد.ا
نخستین چیزی که هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرف کرد.اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود. ...
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
پدید آورنده : برگردان: محمد باقر جزایری
نخستین بار که او را دیدم، تندتند پلک های خود را به هم می زد. از خدا ممنونم که او را برای من آفرید؛ همان کبوتر سفیدی که نام خود را «ناشا» گذاشته بود. پیش از این که دوستی من با او آغاز گردد، نام دیگری داشت. کبوترها هنگامی که دوست پیدا می کنند و عاشق می شوند، نام خود را عوض می کنند؛ زیرا نام قدیمی، بر ذات جدیدی که پس از عشق متولد می شود، دلالت ندارد.م بر این باوریم که با عشق، ذاتی نو متولد می شود.
به یاد دارم هنگامی که مادرم از دنیا رفت، تمام مصیبت های دنیا بر سر پدرم فرو ریخت. او که همواره با نشاط و شاداب بود،هیچ نمی گفت و سر به زیر افکنده بود. روز اول .....
|
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
رمز شكست بنی اسرائیل
صندوق عهد یا تابوت- صندوق عهد حاوی الواحی بود كه متعلق به موسی و برادرش هارون علیهماالسلام بود. این صندوق از جانب خداوند بر آنان نازل شده بود و بر دوش فرشتگان حمل می شد.(بقره/248)- عهد نعمتی از نعمتهای خدا در بین بنی اسرائیل بود، این صندوق همیشه همراه بنی اسرائیل بود و به آنها قوت قلب و ثبات قدم می داد و آثار عجیبی به همراه داشت. هرگاه بنی اسرائیل می خواستند با دشمن خود به جنگ بپردازند و یا در صحنه نبرد حاضر شوند، این صندوق را پیشاپیش لشكر و در صفوف مقدم قرار می دادند و در این حال قلب آنها از دلهره و اضطراب آسوده می شد و اطمینان خاطر پیدا می كردند و در عوض در میان دشمنانشان ترس و اضطراب ایجاد می كرد، زیرا خداوند این رمز عجیب و امتیاز استثنایی را در نهاد آن قرار داده بود.
آنگاه كه بنی اسرائیل از شریعت خود منحرف شدند .....
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
عزير؛ بنده مخلص خدا
"او كالّذي مرّ علي قرية وهي خاوية علي عروشها قال انّي يحيي هذه الله بعد موتها فاماته الله مائة عام ثمّ بعثه قال كم لبثت قال لبثت يوماً او بعض يوم قال بل لّبثت مائة عام فانظر الي طعامك و شرابك لم يتسنّه و انظر الي حمارك و لنجعلك آية لّلنّاس وانظر الي االعظام كيف ننشزها ثمّ نكسوها لحما فلمّا تبيّن له قال اعلم انّ الله علي كلّ شي قدير."( بقره/ 259) يا چون آن كس كه به شهري كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود، عبور كرد؛ [و با خود مي] گفت: "چگونه خداوند، [اهل] اين [ويرانكده] را پس از مرگشان زنده مي كند؟" پس خداوند، او را [به مدّت] صد سال ميراند. آنگاه او را برانگيخت، [و به او] گفت: چقدر درنگ كردي؟ گفت: يك روز يا پاره اي از روز را درنگ كردم. "[نه] بلكه ...
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
حضرت ادريس عليه السلام
يكي از پيامبران كه نامش در قرآن دوبار آمده(1) و در آيه 56 سوره مريم به عنوان پيامبر صديق ياد شده، حضرت ادريس است كه در اينجا نظر شما را به پاره اي از ويژگيهاي او جلب مي كنيم: ادريس كه نام اصليش «اُخنوخ» است در نزديك كوفه در مكان فعلي مسجد سهله مي زيست. او خياط بود....
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, | نظرات شما (1)
|
|
حضرت سليمان عليه السلام
حكمت سليمان
داودعليه السلام براريكه سلطنت بني اسرائيل تكيه زده و در اختلافات و درگيري آنها قضاوت و داوري مي كرد، امور سياست و اقتصاد قوم را به درايت و كفايت اداره مي كرد و هر روز بني اسرائيل نزد داود مي آمدند و سرگذشت زندگي و مشكلات خويش را بيان مي داشتند و نزاعهاي خود را تشريح و استدلال مي كردند و داود هم در تمام موارد با عدل و داد حكم مي نمود. در اين دوران سليمان كه يكي از فرزندان داود بود تنها يازده سال از عمرش مي گذشت. داود پيرمردي ضعيف و نحيف بود كه هر آن امكان وداع او با زندگي مي رفت و همواره فكر آينده مملكت و كشور او را نگران مي ساخت و در اين فكر بود كه ....
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
حضرت لوط عليه السلام
اخلاق ناپسند قوم لوط
آنگاه كه ابراهيم عليه السلام از سرزمين مصر كوچ كرد، لوط نيز به همراه وي حركت كرد، ايشان با مال فراوان و اندوخته اي بسيار از مصر خارج و به سرزمين مقدس فلسطين وارد شدند، ولي پس از مدتي به علت افزايش احشام و گوسفندان محيط فلسطين را بر خود تنگ ديدند، لذا لوط از سرزمين عموي خود ابراهيم كوچ كرد و ...
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
پيامبر صالح با بيان اينكه خداوند واحد اين نعمتها و امكانات را در اختيار شما قرار داده، از قوم گمراه خود مي خواست كه به سپاس اين نعمتها به خداوند ايمان بياورند.....
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
علاوه بر آن که در سفر تَبوک، گروهی از منافقین مدینه، و بهانه جویان اَعراب با رسول خدا (ص) همراهی نکردند و در مدینه ماندند سه نفر از مردان با ایمان هم بی هیچ شک و نفاقی و با نداشتن هیچ عذر و بهانه ای توفیق همراهی با رسول خدا را نداشتند و در مدینه ماندند: « کَعب بن مالک»، « مرارة بن ربیع» و « هلال بن امیه واقفی» که از نیکان صحابه رسول خدا بودند اما ...
ادامه اين مطلب را بخوانيد...
نوشته: مرتضی در: سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, | نظرات شما (0)
|
|
|